پارادوکس انتخاب؛ مقدمه مترجم در ترجمه کتاب

پارادوکس انتخاب


ما از چه زمانی متوجه پارادوکس انتخاب می شویم؟

پارادوکس انتخاب از چه زمانی درک می شود؟ از چه سنی درک می کنیم که داشتن یک گزینه، به معنی رها کردن گزینه های دیگر است؟ از کدام سال های زندگی می فهمیم که با هر انتخابی که انجام می دهیم، با عبور از گزینه هایی که آن ها را انتخاب نکرده ایم، همواره در گوشه ی ذهن خود (به شکلی عذاب آور) به محرومیت از آن گزینه ها فکر می کنیم؟ این حس ناراحت کننده را در کدام موقعیت زندگی بیشتر و عمیق تر تجربه می کنیم؟

وقتی در کودکی، در مقابل قفسه های سوپرمارکت، حق داریم (فقط) یکی از انواع شکلات ها را برای خودمان انتخاب کنیم؟
وقتی در نوجوانی باید با توجه به بودجه ی خرید، (فقط) یک نوع کفش یا لباس را در مقابل انبوه گزینه های چیده شده در ویترین فروشگاه انتخاب کنیم؟
وقتی در اوج روزهای تحصیل و در مقابل مهم ترین انتخاب تحصیلی، (فقط) یک رشته را برای معرفی خودمان به جامعه و حرفه ای شدن در دنیای کار انتخاب می کنیم؟
وقتی در جوانی برای انتخاب شریک زندگی، باید از میان کسانی که می شناسیم، (فقط) یک نفر را برای تمام سال های سخت و آسان و غم و شادی … انتخاب کنیم؟
وقتی در میانسالی به خرید یک خانه ی جدید، مهاجرت به یک کشور جدید، یا انتخاب یک موقعیت کاری جدید فکر می کنیم؟
وقتی در کهنسالی به انتخاب شیوه های درمانی، یا شیوه ی گذراندن سال های بازنشستگی یا انتخاب یک مقصد برای مسافرت خانوادگی فکر می کنیم؟

در تمام این موقعیت ها، هرچه تعداد گزینه های پیش رو افزایش می یابد، این وسوسه در ذهن پررنگ تر می شود که ای کاش می شد گزینه ای را انتخاب کرد که جمع تمام خوبی ها را داشته باشد. این یعنی تمام خوبی های تمام گزینه هایی که امکان انتخاب آن ها وجود داشت (و حتی وجود نداشت!)، می تواند باعث دلزدگی و ملال خاطر فردی شود که دست به انتخاب زده است.

بیایید نزدیک ترین فشار انتخاب را که اخیرا متحمل شده ایم، با شما مرور کنیم. برای طرح جلد همین کتابی که در دست دارید، به سراغ دوست هنرمندمان (مرتضی صنفی) رفتیم. از او خواستیم که برای طرح جلد، به ما کمک کند که نشان دهیم تعداد گزینه های زیاد در زمان تصمیم گیری و انتخاب، می تواند موجب سردرگمی تصمیم گیرنده شود. برایش توضیح دادیم که بنا به مفهوم اصلی مورد بحث در این کتاب، با افزایش گزینه ها، این حق انتخاب های زیاد به طور معکوس عمل نموده و اثر منفی دارد. کتاب حاضر با نام پارادوکس انتخاب عرضه می شود، چرا که گزینه های بیشتر سبب می شود جذابیت انتخاب نهایی، کاهش یابد.

با این توضیحات از او خواستیم «گزینه هایی» را به ما پیشنهاد دهد تا بتوانیم از میان آن ها، «انتخاب» خود را انجام دهیم. او چند روز بعد، طرح هایی را به ما پیشنهاد داد. برخی طرح های پیشنهادی مرتضی را در اینجا آورده ایم.

پارادوکس انتخاب

می بینید که او هنرش را خیلی خوب به خدمت گرفته بود و کارش را به خوبی ارائه داد، اما انتخاب از میان گزینه هایی که هرکدام به شکلی منظور ما را بیان می کرد، کار بسیار دشواری بود. انتخاب یک طرح جذاب، یعنی جاذبه های طرح های دیگر را فراموش کنیم و از آن ها بگذریم. دوست داشتیم این کتاب بیشتر از یک جلد می داشت تا بتوانیم از چند طرح پیشنهادی مرتضی استفاده کنیم! اما ناچار بودیم (فقط) یک طرح جلد را انتخاب کنیم.

با انتخاب هر گزینه، این سوال پیش می آمد که آیا این طرح جلد، بهترین انتخاب است؟ در ذهن ما این ایده پررنگ شده بود که ای کاش فقط یک طرح جلد را دیده بودیم و با دلخوشی کامل، همان یک طرح را انتخاب می کردیم. گزینه های بیشتر، لذت انتخاب ما را نابود کرد.

بله! ما خودمان قربانی پارادوکس انتخاب شده بودیم.

بخشی از سخن مترجم
کتاب پارادوکس انتخاب
نشر بازرگانی

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *